اندر احوالات غزل جوونی در ماه پنجم
♠ این روز ها دخترم خیلی بد خواب شده شبها هر 45 دقیقه یا 1 ساعت باگریه سوزناکی از خواب بیدار میشه انگار خواب بد دیده یا از چیزی ترسیده اینجوری گریه که میکنه دل مو آتیش میزنه باید بغلش کنم و نازش کنم صورتمو به صورتش بمالم لالایی براش بخونم تا آروم بشه و بخوابه خدایا همیشه پشت و پناه دخترم باش ♠ از شیرین کاریهاش هم بگم که جدیدا با خودش حرف میزنه انگار!! یه روز که مشغول کارام بودم جغجغه هاشو گذاشتم رو شکمش و به دستش دادم یه لحظه دیدم داره به جغجغه تو دستش نگاه میکنه و صداهایی از خودش در میاره انگار داره باهاش حرف میزنه!!! منم که همیشه دوربین به دستم به عکس گرفتن راضی نشدم و ازش فیلم گرفتم ...